(امروز یک مشاهدات جالب انجام دادم و نمیتوانم منتظر بمانم تا بازخورد شما را بشنوم. فکر میکنم درگیر چیزی هستم.)
من عاشق کتابفروشی هستم. در واقع، وقتی بمیرم، دوست دارم «نشستن»، یک تانگ جنوبی، در ویترین یک کتابفروشی کوچک بوتیک باشم. مطمئناً در برخی از مشاغل تأثیر می گذارد. با این حال، مرگ و میر من هدف این پست نیست. من می خواهم در مورد انرژی بحث کنم.
کتابفروشی ها مملو از انواع انرژی هستند، از افسردگی گرفته تا هیجان بیش از حد. به عنوان یک مربی، من واقعاً در خواندن انرژی دیگران مهارت دارم و امروز، مثل بچهای در یک مغازه شیرینیفروشی بودم و از حالات و روحیات متنوعی که در آن مکان وجود داشت استفاده میکردم.
از بخش به بخش دیگر راه می رفتم – داستان، تاریخ جهان، شعر، کودکان، عصر جدید – اما وقتی گوشه ای را دور زدم تا از راهروی رژیم غذایی عبور کنم، احساس کردم انرژی ناگهانی افت می کند. من آن را فقط در سطحی احساس نکردم، بلکه این احساسی بود که از روده من شروع شد و تا گلویم بالا رفت.
من چند زن را تماشا کردم که کتابهای مختلفی را که نظریههای مخالف ارائه میکردند، برداشتند. یک زن یک نسخه از عوضی لاغر در یک دست و رژیم اتکینز در دیگری. صورتش فریاد یأس و سردرگمی می زد. خانم دیگری کتابی در مورد اختلالات خوردن در دست داشت. (این تصادفی نیست که کتاب های رژیم غذایی در مجاورت بخش بهبودی/اعتیاد قرار دارند.)
شروع کردم به فکر کردن به روزهای رژیمم و چرخه سمی که گرفتار آن شدم. در مقیاس انرژی 0-10، رژیم غذایی حدود 99- بود.
به سرعت راهرو را طی کردم و گوشه دیگری را به سمت قفسه هایی که با کتاب های آشپزی زیبا از سراسر جهان تزئین شده بود، گرداندم. چیزی که من تجربه کردم جذاب بود. آنقدر جذاب، که نمیتوانستم صبر کنم تا به خانه برسم و در مورد آن بنویسم. وقتی شروع کردم به قدم زدن در بخش کتاب آشپزی، روحیه ام بالا رفت. در میان پوشش های نان های زیبا و صنعتگر و میوه ها و سبزیجات فراوان سبک تر شدم.
من همچنین تغییرات دیگری را در احساسات تجربه کردم:
-ترس از صلح
-سنگین به سبک
-عدم فراوانی
-غم به شادی
-خودآگاهی تا اعتماد به نفس
خود منفی صحبت با عشق به خود
-ناامیدی تا آرامش
– سردرگمی در اعتماد
من همچنین متوجه تفاوت بین زنانی که کتابهای آشپزی را مطالعه میکنند، در مقایسه با خانمهایی که سعی میکردند تصمیم بگیرند بهخوبی غذا بخورند یا مناسب گروه خونیشان هستند، متوجه شدم. زنان «کتاب آشپزی» با کمی هیجان آرام به نظر می رسیدند. من به چند نفر از آنها گوش دادم که در مورد دستور العمل های مورد علاقه خود از جولیا چایلد صحبت می کردند تسلط بر تیاو هنر آشپزی فرانسوی
یکی از کتاب های آشپزی مورد علاقه ام را برداشتم، آشپزی کشور در فرانسه، و هیجان را در شکمم احساس کردم، بسیار متفاوت از احساس تهوع آوری که قبلاً وقتی بین قفسه های اعتیاد و رژیم گرفتار شده بودم، احساس می کردم.
جالب اینجاست که خانم های قسمت کتاب آشپزی همگی لاغر بودند. بله، زنانی که در حال بررسی دستور العمل های تهیه شده با کره، شکر و آرد واقعی بودند، همگی لاغر بودند، در حالی که زنانی که به دنبال رژیم غذایی بعدی خود بودند، لاغر بودند.
بنابراین، مشاهده من به چه معناست؟ من معتقدم که اگر فردی به خود اجازه دهد از انواع غذاهایی که در بدن خودش احساس خوبی دارد لذت ببرد، در سطح انرژی بسیار بالاتری عمل خواهد کرد که بدنی لاغر طبیعی را جذب می کند. او ترس از محرومیت یا کمبود را ندارد به عنوان کسانی که از رژیم غذایی به رژیم دیگر زندگی می کنند یا کسانی که رژیم نمی گیرند اما با سطوح انرژی پایین زندگی می کنند.
زنانی که آرام هستند معمولا پرخوری نمی کنند. زنانی که به خود اجازه میدهند از غذای گهگاهی لذت ببرند، نیازی به خوردن کل کیسه Oreos ندارند. زنانی که خود را دوست دارند راه های دیگری برای سیر کردن قلب گرسنه خود پیدا می کنند. زنانی که دارای انرژی های بالاتری مانند شادی، شادی، هیجان، خوش بینی و عشق هستند، این نیروها را بیشتر به زندگی خود جذب می کنند.
جهان فراوان است، و او در این فراوانی آرام میگیرد، نه اینکه احساس کند باید هر چیزی را که به سراغش میآید، چه غذا باشد و چه خود او، ببلعد.
او به سادگی به بدن خود گوش می دهد، انواع غذاهای خوشمزه را به او می دهد و به روند طبیعی غذا خوردن در هنگام گرسنگی و توقف در هنگام سیری اعتماد می کند.
اگر با وزن خود مشکل دارید، موارد زیر را از خود بپرسید:
-آیا کتاب های رژیم غذایی مرا هیجان زده می کنند؟ -آیا از کتاب های رژیم غذایی شفافیت پیدا می کنم یا سردرگمی بیشتری جمع می کنم؟ -آیا ترجیح می دهم از یک کتاب آشپزی که به زیبایی ساخته شده است با مواد تازه و خوشمزه بپزم (و بخورم) یا به یک برنامه سختگیرانه که مستلزم قوانین سفت و سخت و رعایت تعداد زیادی اعداد است پایبند باشم؟
اگر پاسخهای شما مثبت نبود، بدن شما به احتمال زیاد به شما میگوید که رژیم گرفتن پاسخ شما نیست. در واقع، علم ثابت کرده است که رژیم غذایی منجر به اختلال در غذا خوردن و در بیشتر موارد افزایش وزن می شود. رژیم گرفتن انرژی بسیار کم است که با انرژی مورد نیاز برای کاهش وزن در تضاد است.
در اینجا یک نکته وجود دارد: کاهش وزن زمانی اتفاق می افتد که یاد بگیرید با بدن خود ارتباط برقرار کنید و با آن صلح کنید. این بدان معناست که غذاهای خوشمزه را برای آن تهیه کنید، قوانین دیگران را کنار بگذارید، و خودتان را به عنوان بدن ایده آل خود دوست داشته باشید.
پس از مشاهده کتابفروشیام، کتاب آشپزی جدیدی برداشتم تا به مجموعهام اضافه کنم و از راهروی خسته کننده رژیم غذایی که همچنان انرژی (و زندگی) را از زنان میمکد، دوری کنم.